پسرم يك و نيم ساله شد
امروز پسري يك و نيم ساله شد.
18 ماهگيت مبارك باشه عزيز دلم. بايد امروز ميرفتيم واست واكسن ميزديم ولي چون مريض بودي گذاشتيم واسه هفته بعد. عاشقتم شيطون مامان . با اين اداهايي كه جديدا از خودت در مياري و فوق العاده شيرين شدي. هرچي كه ما ميگيم كامل تكرار ميكني. مخصوصا تاب تاب عباسي رو خيلي خوب ميگي . ميگي تاب تاب ادادي.
به شيشه شيرت ميگي ممه به پستونكتم ميگي ممه. ولي ماماني ميفهمه وقتي ميگي ممه كدوم ممه رو ميخواي.
خيلي قشنگ و ظريف ميگي بيشين. يعني بشين. به ماشينم ميگي ماشين. اسم مامانو نيمه نصفه ميگي . شايد چون ي كم اسمم سخته.
تا لباس مي پوشم ميپري تو بغلم ميگي د"د".
ماشين مي بيني ميگي هان هان.به چشم ميگي چيش.كاغذ خودكار مياري ميگي چيش چيش. يعني چشم چشم دوابرو برام بكش.
خلاصه اينكه واسه خودت شيطونكي شدي پسر ناز و دوست داشتني من. كاراي خطرناك زياد ميكني. ي لحظه نميشه ازت غافل شد. خيلي بايد حواسم بهت باشه. ولي همه اين اذيت كردنات با شيرين كاريات فراموشم ميشه .
خدا همه ني ني هارو سالم واسه مامانوشون نگهداره. بلند بگو آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآمين